امکانِ عمر طولانی، در منطقِ ایمان و تجربهٔ زندگی
وقتی از طول عمر امام زمان (ارواحنا له الفداء) حرف میزنیم، خیلیها بیاختیار میپرسند: «واقعاً میشود؟» این پرسش طبیعی است، چون با میانگین عمر معمول سنجیده میشود. اما سقف آفرینش در آنچه ما تجربه کردهایم محدود نمیشود. ما هر روز نشانههایی از حکمت الهی میبینیم؛ از بدن انسان تا نظم ستارگان. پس اگر مأموریتی بزرگ بر دوش حجت خدا باشد، چرا امکان عمر طولانی بعید باشد؟ ما میان عقل و دل گیر نمیکنیم؛ عقل میگوید «ممکن نیست»، دل میگوید «به او بسپار»، و همین ترکیب، گفتوگو را آرام و روشن میکند.
از طرفی، باید مراقب یک خطای رایج باشیم: عادت داریم «آنچه زیاد دیدهایم» را بهجای «آنچه ممکن است» بنشانیم. بیشتر آدمها عمری حدوداً مشابه دارند؛ اما طبیعت، پر است از استثناهای حکیمانه. بعضی جانداران قرنها عمر میکنند و همین، ذهن را از محدودهٔ عددهای تکراری بیرون میآورد. وقتی به فرهنگ انتظار نگاه میکنیم، میفهمیم داستان فقط طول زمان نیست؛ بحث رسالت است. رسالتی که نیازمند حضور و مراقبت طولانی است تا امید در دلها زنده بماند.
نکتهٔ مهم دیگر، تجربهٔ شخصی ما از معنویت است. هر بار که دعا میکنیم و نتیجهای فراتر از محاسبات خشک میبینیم، میفهمیم جهان فقط با خطکش ظاهری اندازهگیری نمیشود. طول عمر امام زمان(عج) در چنین افقی قابل فهم است؛ نه بهعنوان یک عدد خشک، بلکه بهعنوان نشانهای از مراقبت خدا از مسیر انسان. این نگاه، پرسش را خاموش نمیکند؛ آن را آرام میکند و به مسیر درست میبرد.

حضرت نوح (ع)؛ الگویی قرآنی برای فهمِ امکانِ عمرِ طولانی امام زمان
قرآن راهنمایی است برای دلهای پرسشگر. دربارهٔ عمر طولانی، زود به یاد حضرت نوح (ع) میافتیم. آیهٔ روشنِ «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا…»(سوره عنكبوت، آیه۱۴) نشان میدهد که ماندگاری طولانی، سنت الهی را نقض نمیکند. این عدد، اغراق شاعرانه نیست؛ گزارش وحی است. بنابراین، وقتی دربارهٔ طول عمر امام زمان (ع) حرف میزنیم، دیگر از «ناممکن» نمیگوییم، بلکه باید از «چگونه فهمیدن» سخن برانیم.
دقت کنید که آیه دربارهٔ دورانِ دعوت نوح سخن میگوید، نه تمام عمر ایشان. یعنی حداقلِ حضور در میان مردم، اینقدر طول کشیده است. پس الگوی «عمر بلند برای مأموریت بلند» در منطق قرآن غریب نیست. همین فهم، تردید را از حالت تند و برنده خارج میکند و به گفتوگویی آرام دربارهٔ حکمت میکشاند. در این مسیر، اشارههای پژوهشی در دورهٔ فرهنگ مهدویت و انتظار با نگاههای الهامبخش استاد شفیعی سروستانی نیز، نسبتِ «عمر» و «رسالت» را دقیقتر و فروتنانهتر توضیح میدهد.
این الگو برای امروزِ ما چه معنایی دارد؟ مأموریتهای بزرگ، زمان میخواهند. وقتی تاریخ به سمت عدالت هدایت میشود، عجولبودن کمکی نمیکند. ما به صبر نیاز داریم؛ صبری که بیعملی نیست. صبر، تلاش پیوسته میسازد و تلاش، امید را حفظ میکند. این سه، ستونهای دینداری روزمرهاند. وقتی کنار هم مینشینند، طول عمر امام زمان (عج) دیگر فقط یک «بحث نظری» نیست؛ تبدیل به چراغی میشود که راه را روشن نگه میدارد.
وقتی قرآن از «هزار سال» میگوید، تردیدها دربارهٔ طول عمر امام زمان نرم میشوند و جا برای فهمِ آرام باز میشود.
آثار انتظار آگاهانه
حال اگر پذیرفتیم طول عمر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در منطق ایمان و تجربهٔ دینی جا دارد، این باور در زندگی روزانهٔ ما چه تأثیری میگذارد؟ اول از همه، در زندگی ما امید رنگِ عمل میگیرد. کسی که امید دارد، حتی کارهای کوچک را جدی گرفته و از شتاب بیثمر فاصله میگیرد. او میداند جهان بیحجت رها نشده است؛ پس انتظار فعال یعنی مراقبت از دل، مراقبت از خانواده و جامعه، انتظار فقط در چشمبهراهی خلاصه نمیشود. این نگاه، اخلاق را نگه میدارد و دل را آرام میکند.
برای مثال، دانشجویی را ببینید که روزهای شلوغی دارد. صبح چند آیه میخواند و نرمنرم برای روزش نیت خیر میکند. در مسیر، صدقهای برای نیازمندی ناشناس کنار میگذارد. سر کلاس یا در کارگاه، انصاف را رعایت کرده و از تقلب دوری میکند در طول روز برای موفقیت خود و جامعه تلاش میکند و سحرگاه، برای سعادت خانواده و آرامش مردم دعا میکند. این کارها سادهاند، اما وقتی با باور به حضور هدایت الهی همراه شوند، تبدیل میگردند به تکههای یک زندگی معنادار همراه با امیدواری پیوسته.
از دلِ همین رفتارهای کوچک، تغییرهای جمعی ساخته میشود. اگر هرکدام از ما سهم خود را هرچند کوچک اما پیوسته انجام دهیم، فضای شهر آرامتر میشود و رابطهها مهربانتر. یادگیری منظم هم مهم است؛ هفتهای چند صفحه مطالعهٔ معرفتی، گفتوگوی صمیمی با دوستان همدل، یا شرکت در یک جمع کوچک آموزشی، میتواند معنویت را از شعار دور کرده و به انتخابهای روزانه نزدیک تر کند. در این مسیر، باور به طول عمر امام زمان علیه السلام مثل فانوسی است که خاموش نمیشود و جهت را نشان میدهد.