اگر زندگی بشر را رودخانهای پرخروش بدانیم، نیاز به راهنمایی الهی همواره همچون فانوسی در دل تاریکی بوده است. در نگاه اسلام، این هدایت هیچگاه قطع نمیشود؛ خداوند بندگانش را تنها نمیگذارد. سلسلهٔ پیامبران و پس از آنان امامان، همان رشتهٔ نورانیاند که تا روز قیامت امتداد دارد. این همان استمرار حجت های الهی است.
این باور، نه تنها یک اصل کلامی، بلکه پاسخی است به دغدغهٔ عمیق انسان: «آیا خدا مرا در میان طوفان تاریخ تنها گذاشته است؟» پاسخ اسلام روشن است؛ تا روز قیامت، زمین هیچگاه بیحجت نخواهد بود. همین یقین، دلها را آرام میکند و به مؤمنان اطمینان میدهد که پیوندشان با آسمان همواره برقرار است.
حجت زنده؛ پیوند زمین و آسمان
یکی از ویژگیهای مکتب تشیع، باور به حضور دائمی حجت خداست. امامان دوازدهگانه، ادامهدهندگان راه پیامبرند و آخرین آنان، مهدی موعود، زنده و حاضر است؛ هرچند از نگاهها پنهان.
این حضور پنهان به معنای انقطاع نیست. درست مانند خورشیدی که پشت ابرهاست؛ گرمایش همچنان زمین را زنده نگه میدارد. مؤمن با این باور زندگی میکند که حجت الهی هماکنون در میان ماست؛ حتی اگر او را نبیند. این اعتقاد، نه تنها باور به آیندهای روشن است، بلکه احساس امنیتی عمیق در امروز به انسان میدهد.
حضور حجت الهی، حتی در غیبت، مانند خورشیدی است که گرمایش زمین را زنده نگاه میدارد.
نمونهای از اثر این باور در تاریخ
در طول قرنها، شیعیان در سختترین شرایط سیاسی و اجتماعی با همین باور پایداری کردند. وقتی فشارها اجازهٔ حضور علنی به امامان نمیداد، این یقین که «حجت خدا زنده است» چراغ امید را روشن نگه میداشت.
برای مثال، در دوران غیبت صغری، بسیاری از مؤمنان با وجود فاصله از امام، از طریق نواب خاص احساس حضور و هدایت داشتند. همین ارتباط، به جامعهٔ شیعه هویت و انسجام بخشید. اگر چنین باوری وجود نداشت، شاید امت در میان فشارها متلاشی میشد.
امروز هم این ایمان در دل مؤمنان جاری است. وقتی انسان به یاد میآورد که زمین بیحجت نیست، احساس تنهایی در برابر بحرانها از او گرفته میشود. او خود را جزیرهای جدا نمیبیند، بلکه عضوی از امتی است که تحت نگاه زندهٔ امام قرار دارد.
زمین هیچگاه بیحجت نمیماند؛ استمرار این حضور، رشتهٔ پیوند انسان و آسمان است.
</blockquote>
>
استمرار حجت های الهی تا قیامت؛ معنایی فراتر از تاریخ
وقتی گفته میشود «سلسلهٔ حجتها تا قیامت ادامه دارد»، سخن تنها دربارهٔ گذشته یا حال نیست. این اصل چشماندازی به آینده نیز دارد. مؤمنان میدانند که حتی در آخرین لحظههای جهان، انسان بیراهنما نخواهد بود. آخرین حجت، مهدی موعود، تا روز وعدهدادهشده زنده میماند و پرچم عدالت را برافراشته خواهد کرد.
این استمرار معنایی فراتر از تاریخ دارد: به انسان میگوید که هدایت الهی محدود به زمان و مکان نیست. همان خدایی که آدم را آفرید و موسی و عیسی و محمد را فرستاد، همان خداست که حجتش را تا آخرین لحظهٔ حیات بشر بر زمین نگه خواهد داشت. چنین باوری، ایمان را از سطح اعتقادی خشک به تجربهای زنده و جاری بدل میسازد.
ext”>استمرار حجت های الهی تا قیامت، نشان میدهد که پیوند آسمان و زمین هیچگاه گسسته نمیشود.
نتیجه؛ پ
یامی از اطمینان و امیدباور به استمرار حجت های الهی ، ستون خیمهٔ هویت شیعی است. این باور نه تنها گذشتهٔ امت را معنا کرده، بلکه امروز را به آینده پیوند میدهد. مؤمن با این یقین زندگی میکند که در هیچ عصری، زمین بیچراغ هدایت نمانده و نخواهد ماند.
از همین روست که انتظار، در فرهنگ اسلامی تنها چشمبهراهی نیست، بلکه زندگی در پرتو حضور پنهان است. استمرار حجتها تا قیامت، یعنی خداوند همواره با انسان است؛ دیروز، امروز و فردا.