* ادامه مبحث پیشین :
_ در مورد شخص گرفتار
_ چه بسیار بنده ای که درحالی که فقیر، عریان، نیازمند است
_ پریشان، گرسنه، تشنه است
_ انتظار میبرد که چه کسی به او احسان کند
_ چه بسا بنده آبرومندی که نزد تو از من آبرومندتر است
_ بیشتر از من عبادت می کند
_ دچار غل و زنجیر، اسیر دست ستمگر است
_ یا به بلای سختی گرفتار شده
_ در حالی که مردم به من خدمت میکنند
_ در نعمت و تندرستی ام، گرامی ام داشته اند و در سلامت کاملم
_خدایا حمد وشکر مخصوص توست بر این عافیتی که به من دادی
_ مرا جز شکر گزاران قرار بده
_ چه بسیار بنده ای که :
شب را درحالی که علیل، دردمند، به راست و چپ از درد می غلتید
هیچ لذّت خوراکی و آشامیدنی را درک نمی کند
من این مشکل را ندارم در آرامشم
_ پس خدایی جز تو نیست تو منزه ای
_خدایی که شکست نمیخورد و دارای صبر هستی
_ من را جز عبادت کنندگان ویاد کنندگانت قرار بده
_ خدایا به رحمت خودت به من رحم کن