رساله الولایه، از آثار نفیس و کمنظیر علاّمه طباطبائى است که در عین اختصار و ایجاز مطالب محورى را مطرح ساخته و از رازهاى نهفته دین پرده برداشته است. این رساله ارزنده شاهکار علاّمه طباطبائى است؛ این کتاب در موضوع عرفان عملی به زبان عربی نوشته شدهاست.
آیتاللّه جوادى آملى آن را «بهترین» اثر ایشان دانسته و آیتاللّه حسن زاده آملى آن را مأدبهاى آسمانى آراسته براى نفوس مستعده به نور ولایت معرفی کردند.
علاّمه شخصیتی معنوی است که ارتباط با حکمت و عرفان او را از علوم اسلامی جدا ننموده است. در حقیقت سه ساحت شریعت، طریقت و حقیقت را در درون خود همساز نموده و رهرویی پیوسته میان نسخه کتاب تکوینی(فطرت) وکتاب تشریع (قرآن کریم ) بوده است. وی سعی فراوان داشت تا ارمغان این سفر خود را در قالب عقل و حکمت به دیگران عرضه نماید. این سفر در عالم نظر رساله الولایه است.
آيتاللّه جوادى آملى، درباره كتاب فرمودهاند: «بهترين اثر علاّمه طباطبايى، همان اثرى است كه بهعنوان «رسالة الولاية» مرقوم فرمودهاند. در بعضى از مباحث آن رساله، اين مطالب را يادآور شدهاند كه: «اين سخن در كتابهاى ديگران نيست». ايشان تعبيرى به اين بلندى و عزت و عظمت را در هيچ جاى ديگر بيان نكردهاند. ايشان بيش از هر چيز به مسئله «ولايت» اهميت مىدادند. معناى ولايت، آن است كه انسان به جايى برسد كه عالم و آدم را تحت تدبير خداى سبحان ببيند و لا غير»
ساختار کتاب رسالةالولایة:
كتاب، شامل 5 فصل است. نگارش كتاب به زبان عربى سليس و روان، درعينحال عالمانه مىباشد.
فصل اول، بیان ظاهر و باطن دین
فصل دوم، كيفيت و نوع اسرار و حقايق دين، ارتباط عالم ماده و عالم مثال و علم عقل با يكديگر
فصل سوم، راهيابى به باطن عالم و اسرار غيب و ارتباط با ماوراء طبيعت براى همگان امكانپذير است
فصل چهارم، طريق وصول و دستيابى به شهود حقايق و لقاء اللّه
فصل پنجم، مؤلف محترم تصريح مىكند كه اين فصل توضيحگونهاى است براى مطالب فصل دوم.
مرحوم علاّمه چون خود همانند بعضى از اساتيد خاص خويش، سالك طريق وصول به مقام رفيع ولى اللّه و راهى اين راه بود، اين رساله در واقع، «سفرنامه» علاّمه طباطبائى است كه در آن شرح سير و سفر معنوى خويش را بازگو كرده است.
در بخشى از اين كتاب آمده است: مسئله ولايت از مباحث مهم عرفان نظرى است كه پايههاى استوار فلسفى نيز دارد. در حقيقت مرتبه پايانى سير عارفان است كه خود در صحايف، مكتوبات و آثار خويش با عبارتهاى گوناگون از آن ياد كردهاند؛ همچون «فناى ذاتى» يا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعينات» يا «مقام توحيد ذات» و «فناى در توحيد».
مرحوم علاّمه از معدود علمایی بود که به مقدار این که راه را طی کرد توانست برای دیگران باز گو کند، یعنی مشهود را مبرهن کند. آن توانایی در مرحوم علاّمه بود که حضور را حصول و مشهود را مفهوم و عرفان را برهان کند ؛ به قلم بیاورد و بتواند آنچه را یافت مستدل کند.
مرحوم آیت الله سیّد عبداللّه جعفری تهرانی ره که خود از شاگردان عرفانی حضرت علاّمه ره است به شرح و بیان بخشی از رسالةالولایة پرداخته است که از نظر شما می گذرد.
تهیه و تولید توسط مدرسه معارف علامه طباطبایی
نفرات برتر