* عنایات و تفضلات خدا آمیخته با ناز اوست. کم میشود حق ادبار کند و دوباره اقبال کند.[8:30]
* رجوع ما رجوع «عبد آبِق به رب» و مرتبه رجوع به طاعت است.[10:45]
* رجوع به طاعت، رجوع عبد غافل و عاصیاست که مبتلا شده و بسوی ربش پناهنده میشود.[13:45]
* شادی، آن حسِ داشتن است که به تعریف انسان از نقص و کمال و هزینه و فایده بر میگردد.[20:00]
* فایده واقعی، رجوع الیالله و هزینه واقعی، بُعدعنالله است.[29:10]
* لهو، حواس پرتی و دل مشغولی به دنیا و ابزار امتحان است.[29:50]
* رجوع الیالله، مرتبه اخلاص و دل کندن از غیر خداست. توجه به اینکه؛ «الهی و ربی من لی غیرک».[42:50]
* عذاب واقعی، سنت املاء و استدراج است. آنگاه که خدا نخواهد ملتفتت کند که رجوع کنی.[50:20]
* سیلی خدا نشانه فضل و محبت اوست.[51:30]
* نفس مطمئنه، فرحش به خدا و اطمینانش هم به خداست. اما نفس اماره، فرحش به دنیا و اطمینانش به سایه هاست.[55:45]
* مرتبه بالاتر رجوع، رجوع به خودِخداست. «اناللهواناالیهراجعون».
[50:05]
* آنکه فرحش به دنیاست، جهت حرکتش بسوی مال و مرکب و مقام .. و آنکه فرحش به خداست، جهت حرکتش الی ربناست.[1:03:15]
* نقطه ترسناک آنجاست که همه چیز زندگیمان بر وفق مراد باشد![1:07:30]
* ناله های اولیای خدا از محبوس بودن در قفس دنیا و دار بلاست و فرحشان به رجوع و وصال محبوب.
[1:10:45]
* هر رجوع الیاللهی مرتبهای از مرگ است.[1:13:30]
* پیامبر اکرم(صلالله) رسیدن به وصال حق را در گرو هجران از نفس می دانند.[1:17:30]
* شهید واقعی، شهید معرکه جهاد اکبر و جهاد با نفس است.[1:18:20]
* «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» هیچ روز و سرنوشتی در تاریخ مثل روز و سرنوشت امام حسین علیهالسلام نیست.[1:20:00]
* قمر بنی هاشم بارها در جهاد اکبر کشته شد تا در کربلا و جهاد اصغر شهید شد.[1:27:05]
* دستهای بریده عباس گره گشای دستهای بسته است.او یدالله است.
[1:30:30]
* روضه حضرت عباس علیهالسلام، ستون خیمه اباعبدلله..علمدار کربلا..تجلی غیرت خدا..صاحب لوا..یدالله..سقای کربلا..[1:36:30]